گردش ایام



دارم خاطرات گذشته رو میخونم، رسیدم به :

روزی که پول لته دادم اما امریکانو گرفتم

 

این هفته برای بچه های مدرسه, هفته کارآموزی هست. بچه های سال 12 بایستی یک هفته در رشته ای که میخوان توی دانشگاه بخونن, برن کارآموزی؛ مثلا علی چون تصمیم گرفته پزشکی بخونه, توی بیمارستان هست و با دکترها سر عمل های مختلف میره- دیروز رفته بود سر عمل قلب! و به نظر راضی میاد! چقدر عجیبه که فرایند رو جدی میگیرن اینجا.

 

پسر یکی از روسای اینجا, نمیدونم چی میخواد بخونه اما اومده برای کارآموزی توی شرکت ما و داره از روی یه چیزایی تایپ می کنه :) چند روزی بود تصمیم گرفته بودم براش یه نوشیدنی بخرم, و هی جور نمی شد و امروز طی یک عملیات سریع الوقوع, 4 تا کافی و هات چاکلت خریدم- 

پول دو تا لته دادم و یک شکلات داغ, ظرفی که باهاش میشه 4 تا کافی رو حمل کردم زدم به لیوان شکلات داغ و نصفش ریخت, به جای یکی از لته ها, آمریکانو گرفتم و دوباره پول برای شکلات داغ دادم. در نهایت اونی که ریخت رو خودم خوردم, امریکانو رو دادم به یکی از روسا, شکلات داغ رو دادم به دوست مدرسه ایمون, لته رو دادم به همکار و هم آفیسیم و اون شکلات نصفه نیمه رو خودم خوردم. 

 

برای رئیسمون گرفتم چون کاراموزمون توی محوطه کاری اون میشینه و نمیشد فقط برای کاراموز بگیرم- از طرفی به نظرم نادرست میومد اگر برای هم آفیسیم نمیگرفتم. 

اینکه امروز اجباری برای رئیسمون هم گرفتم- اجبار هم از این نظر بود که نمیخواستم خود شیرین به نظر بیام اما فرصت زیادی برای خریدن کافی برای دوست مدرسه ایمون هم نداشتم. چون یک هفته داشت تموم میشد و دوست داشتم بهش محبتی کرده باشم. فکر میکنم بچه‌ها از این چیزا خوششون میاد 


تبلیغات

آخرین جستجو ها

رویای بیت کوین Bitcoin Dream پرسش و پاسخ وردپرس سایت کیم کالا فروشگاه اینترنتی Lotus Water Psychology سایه وارونه داده پردازی نرم افکار اپیکیشن نت مانی net money مرکز تخصصی گچبری و قالبسازی آذین بیوگرافی ابوالفضل بابادی شوراب گروه هنری اولین اکشن سازان جوان اقیانوس طلایی .:: تنفّس صــــبح ::. شین نویسه خبر شهدای مدافع حرم پایکد نقاشی کشیدن درمان مو کبدچرب Sh.S نمونه سوالات استخدامی بانک تجارت (فروردین 1400) رسانه ارزهای دیجیتال و صرافی Coinex مرکز ماساژ در تهران